مرکز جامع توانبخشی و مراقبتی سالمندان پردیستوس
شاید شنیدن عنوان خانه سالمندان برای ما بار معنایی غم انگیزی داشته باشد. شاید فکر میکنید این کلمه با تنهایی و اندوه همراه شود. همه این کلمهها وقتی به این مرکز میرسند عوض خواهند شد. کادر دلسوز و همراه “مرکز جامع توانبخشی و مراقبتی سالمندان پردیس توس” از سالمندان به خوبی مراقبت میکنند.
آدرس موسسه مشهد، خیابان احمدآباد، خیابان راهنمایی، راهنمایی14 ، پلاک2 است و ساعت کاری آن شبانه روزی تعریف شده است. تلفن تماس موسسه 05138420128 و 05138423778 است.
خدمات پزشکی، پرستاری، روانشناسی و فیزیوتراپی از جمله خدماتی است که موسسه به سالمندان ارائه میدهد. ابتدای این نوشته از ناامیدی و تنهایی گفتم؛ اما تلاش زیبای این مرکز همین بود که سعی بسیاری داشت تا سالمندان روزهای شادی داشته باشند و در کنار هم از خاطرات تلخ و شیرینشان بگویند.
این موسسه وب سایتی ندارد اما اطلاعات بیشتر را میتوانید در صفحه اینستاگرام خانه سالمندان پردیس توس با آیدی pardis_nursing_home@ مطالعه کنید.
موسسه توکا با این مرکز همکاری داشته است. این همکاری شامل اجرای قصهگویی، اهدای جایزه قصهگویی امید به مادربزرگ، شعرخوانی و اجرای آواز بود. آن روز برای ما در موسسه توکا و “مرکز مراقبتی سالمندان توس” روز خاطره انگیزی بود. فهمیدیم که در دنیای امروز، خانه سالمندان یک واقعیت اجتناب ناپذیر است. آنجا از سالمندانی که ممکن است در تنهایی دچار خطر شوند نگهداری و مراقبت میشود.
مشروح و تکمیل خبر را میتوانید در این صفحه بخوانید.
توکا در کوچه باغ خاطرهها
از اجرای برنامه دو هدف داشتیم: اول اینکه در گفتوگو با سالمندان، خاطرهها و قصههای آنان را جمع کنیم تا بعد، با نام خودشان در سایت و سایر شبکههای اجتماعی منتشر کنیم؛ دوم اینکه این رویداد فرصت مناسبی به ما میداد برای تقدیر از برگزیدگان و شرکتکنندگان مسابقهی قصهگویی امید. ما در مسابقه، دنبال امید میگشتیم و در ادامهاش به خانهی سالمندان رسیدیم و فهمیدیم برای یافتن امید لازم نیست راه دوری برویم. امید همینجاست، کنار دستها و صورت پرچین و چروک مادربزرگ-پدربزرگها، لابهلای قصهها و خاطرات آنها، امید به زندگی و توانِ همواره از نو ساختن و شروع کردن موج میزند. امید همان غذای شگفت و دیرینه، دستپخت بینظیرِ مادربزرگهاست. امید همان عصای پدربزرگ است که به آن تکیه میکند، تا نانوایی میرود و با عطر گرم و پرخاطرهی نان برمیگردد.
برای پیدا کردن امید، جای درستی رفته بودیم، خانهی پدربزرگها و مادربزرگها. رفتیم تا تندیس و هدیهی برگزیدگان مسابقهی امید را در خانهی کسانی هدیه کنیم که با آنها خاطره داریم، انسانهایی که با مهربانیشان، شعلهی امید را در ما پرنورتر کردند.
ما توکاییها عصر چهارشنبه، 29 مرداد سال 1401، به خانهی سالمندان رفتیم و آنجا برنامههای متنوعی برای 32 سالمند ساکن مؤسسه اجرا کردیم. آیدا پاکزاد، مجری برنامه، یک توکاییِ جوان و تازهنفس است. مثل بیشترِ نوجوانها پرشور است و با هیجان حرف میزند. آیدا از توکا و برنامهها و اهدافش گفت و در آغاز برنامه، از خانم سارا امیدوار دعوت کرد تا برای حاضران، قصه بگوید.