• خانه
  • رویدادها
  • دوره‌ها-کارگاه‌ها
    • همه‌ی دوره‌ها و کارگاه‌های توکا
    • مهارت‌های نوشتن
    • قصه‌گویی
    • کتاب‌خوانی
    • قصه-هنر
    • قصه در کسب و کار
    • دوره‌های آفلاین
    • معرفی استادان توکا
    • فرم درخواست دوره
  • قصه‌ها
    • قصه‌های ویدیویی
    • قصه‌های صوتی
    • قصه‌های متنی
  • پادکست
  • مقالات
  • قصه‌گویی در جهان
  • کتاب‌
    • راهنمای انتخاب کتاب
    • مرور‌نوشت‌ها (معرفی کتاب)
    • توکتاب – دورهمی کتاب‌های زیر 83 صفحه
    • توکتاب طلایی
  • وبلاگ
  • فروشگاه
    • کتاب
    • کارت قصه‌گویی
    • پیکسل
    • سایر محصولات فروشگاه
  • اخبار
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
فهرست
  • خانه
  • رویدادها
  • دوره‌ها-کارگاه‌ها
    • همه‌ی دوره‌ها و کارگاه‌های توکا
    • مهارت‌های نوشتن
    • قصه‌گویی
    • کتاب‌خوانی
    • قصه-هنر
    • قصه در کسب و کار
    • دوره‌های آفلاین
    • معرفی استادان توکا
    • فرم درخواست دوره
  • قصه‌ها
    • قصه‌های ویدیویی
    • قصه‌های صوتی
    • قصه‌های متنی
  • پادکست
  • مقالات
  • قصه‌گویی در جهان
  • کتاب‌
    • راهنمای انتخاب کتاب
    • مرور‌نوشت‌ها (معرفی کتاب)
    • توکتاب – دورهمی کتاب‌های زیر 83 صفحه
    • توکتاب طلایی
  • وبلاگ
  • فروشگاه
    • کتاب
    • کارت قصه‌گویی
    • پیکسل
    • سایر محصولات فروشگاه
  • اخبار
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
0 تومان 0 سبد خرید

ورود/عضویت

منو
جستجو کردن
0 تومان 0 سبد خرید

ورود/عضویت

  • خانه
  • رویدادها
  • دوره‌ها-کارگاه‌ها
    • همه‌ی دوره‌ها و کارگاه‌های توکا
    • مهارت‌های نوشتن
    • قصه‌گویی
    • کتاب‌خوانی
    • قصه-هنر
    • قصه در کسب و کار
    • دوره‌های آفلاین
    • معرفی استادان توکا
    • فرم درخواست دوره
  • قصه‌ها
    • قصه‌های ویدیویی
    • قصه‌های صوتی
    • قصه‌های متنی
  • پادکست
  • مقالات
  • قصه‌گویی در جهان
  • کتاب‌
    • راهنمای انتخاب کتاب
    • مرور‌نوشت‌ها (معرفی کتاب)
    • توکتاب – دورهمی کتاب‌های زیر 83 صفحه
    • توکتاب طلایی
  • وبلاگ
  • فروشگاه
    • کتاب
    • کارت قصه‌گویی
    • پیکسل
    • سایر محصولات فروشگاه
  • اخبار
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما

توکتاب شماره‌ی 34 – کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم

28 تیر 1403
توکتاب
کتاب کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم
کتاب کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم
شناس‌نامه‌ی اثر
عنوان:

کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم

نویسنده:

اسلاونکا دراکولیچ

مترجم:

رویا رضوانی

ناشر:

نشر گمان

سی‌وچهارمین دورهمی توکتاب ما را دور هم جمع کرد که از کتابی بگوییم با نویسنده‌ای از اروپای شرقی، کتابی که برای ما رنگی از آشنایی داشت: کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم.

در آغاز جلسه، مجری، خانم صدیقی، از تأثری که کتاب در او برانگیخته بود، سخن گفت و ادامه داد: «برای من خیلی رنج‌آور بود که بسیاری از نویسندگان ما در دهه‌های چهل و پنجاه، عاشق کمونیسم بودند. یاد کتاب در ماگادان کسی پیر نمی‌شود افتادم. این کتاب گزارش سفر یکی از همین عشاق کمونیسم است که به شوروی می‌رود. آن‌جا او را دست‌گیر می‌کنند و او رفته‌رفته با واقعیت کمونیسم آشنا می‌شود. یاد احمد محمود می‌افتم، نویسنده‌ای با این‌هم خلاقیت و استعداد که آن‌طور سرسپرده‌ی کمونیسم است و برای آن به زندان می‌رود و… . انگار این کتاب را برای ما نوشته‌اند. یاد خودمان می‌افتم که یک زمانی چه‌قدر درگیر همان مسایل جزیی و در عین حال دردناکی بودیم که در کتاب، به آن‌ها اشاره شده».

بعد از آن، خانم صدیقی بخشی از کتاب را برای ما خواند و نوبت گفتار را به نخستین شرکت‌کننده سپرد. او این‌طور برایمان گفت: «وقتی اولین بار فلسفه خواندن را شروع کردم، خیلی از کتاب‌های این حوزه خوشم نیامد، ولی وقتی این مجموعه را پیدا کردم، دیدم فلسفه را به زبان ساده توضیح می‌دهد و خوشم آمد. موقع خواندن این کتاب، از خودم می‌پرسیدم که چرا ما با این‌که در کشوری کمونیستی زندگی نمی‌کنیم، این‌همه با آدم‌های آن تجربه‌ی مشترک داریم و چرا مشابه این حرف‌ها و خاطره‌ها را انگار از مادربزرگ خودم هم شنیده‌ام. امروز و ديروز كه كتاب را به صورت صوتي شنيدم (قبلاً متن آن را خوانده بودم)، جواب سؤالم را گرفتم. جايي در كتاب، نويسنده مي‌گويد كه وقتي دخترش 22 ساله بوده، براي او عروسك باربي خريده؛ با آن‌كه دوست نداشته او را با كليشه‌های جنسیتی بار بیاورد، اما آن موقع به این نتیجه رسیده که محدود کردن خود در دایره‌ی هر نوع جهان‌بینی می‌تواند ما را گرفتار فقر و رنج کند. این پاسخ پرسش من بود».

شرکت‌کننده‌ی بعدی گفت که کتاب را کامل نخوانده، اما تا آن قسمتی که خوانده، برایش ملموس و آشنا بوده. او به بخشی از کتاب اشاره کرد که نویسنده می‌گوید زمانی که نان گران شود، همه‌چیز به هم می‌خورد و گفت خاطره‌ای از مادربزرگش در همین زمینه دارد. مادربزرگ همیشه در خانه نان خشک نگه‌می‌داشته و مادر هم به تبعیت از او این کار را می‌کرده. رفتار مادربزرگ نتیجه‌ی قحطی دوران جنگ جهانی دوم بوده، اما مادر هم با چنین عادتی بزرگ شده و این خیلی برای او غم‌انگیز بوده است. از دید این دوست ما بخش مربوط به ماجرای نان، جریان دورهمی که در آن، سیب‌زمینی را با سیب‌زمینی می‌خورده‌اند و سیاست که چاشنی همیشگی غذای آن‌ها بوده، داستان عروسک‌های کاغذی و سنجیدن زنان اروپای شرقی با زنان اروپای غربی در این کتاب، خیلی ملموس و برجسته بوده. او در پایان گفت: «زمانی ویدیویی دیدم از کسی که به کره‌ی شمالی رفته بود و در بازگشت گریه می‌کرد. آن موقع نفهمیدم، اما حالا درک می‌کنم که چرا. امیدوارم فرصت کنم کتاب را کامل بخوانم!».

مخاطب بعدی اول بابت این‌که کتابی معرفی كرده‌اند که نسخه‌ی صوتی هم دارد، تشکر کرد و گفت که حدود هفتاد درصد کتاب را شنیده است. پرسش او هم این بود که دلیل این‌همه حس مشابهت میان خودمان و تجربه‌های ساکنان اروپای شرقی در آن دوران چیست و پاسخی که او به آن رسیده بود، این بود: «من فکر می‌کنم هر طرز فکری که امکان مالکیت انسان را می‌گیرد و آزادی‌اش را می‌گیرد و می‌خواهد از داشتنی‌ها به امید چیزی بهتر دست بکشد، نوعی کمونیسم است». نکته‌ي جالب ديگر در كتاب، از ديد او روايت جنگ و موقعيت‌هاي ديگر از نگاه زن است و جالب است كه در اين نگاه، آمدن روزهاي بهتر اين‌طور بازنمايي مي‌شود: «زماني كه ما دستمال‌توالت‌هاي بهتر را ديديم، روزهاي بهتر آمده بود». او اين‌طور ادامه داد: «همه مي‌دانیم کمونیسم فجایعی غیرقابل جبران به بار آورده است. دو فاجعه‌ی مهم آن، یکی تصفیه‌ی بزرگ در روسیه بود که حدود 700هزار تا یک‌میلیون نفر در آن کشته شدند، با تقصیر یا بی‌تقصیر، و دیگری قحطی بزرگ چین که مائو آن را به وجود آورد و 30میلیون نفر در آن از میان رفتند و همه‌ی این‌ها نتیجه‌ی یک فکر بودند: توهم برابری، اما رهبرانی که مردم را به این فلاکت رهبری کردند، خودشان در این برابری سهیم نبودند. این کتاب مرا به یاد شعری از شاملو می‌اندازد: … و فریادی از اعماق:/ – ما مهره نیستیم!/ ما مهره نیستیم».

شرکت‌کننده‌ی دیگر توکتاب 34 گفت که فرصت نکرده کتاب را کامل بخواند، اما حرف‌های حاضران  او را به یاد کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ از اوریانا فالاچی انداخته است. او گفت: «من دیده‌ام که هرکجا جنگ است، داستان یکی‌ست و تلخ است. سؤال این است که چرا انسان‌های آگاه و روشن‌فکر به سراغ ایدئولوژی می‌روند. باید ایدئولوژی را از سیاست جدا کرد». بعضی از حاضران کلام این دوستمان را نقد کردند و گفتند ایدئولوژی همه‌جا هست و اتفاقاً سیاست همیشه محل درگیری و برخورد ایدئولوژی‌هاست و اصلاً کسی نمی‌تواند ادعا کند فاقد ایدئولوژی است. دوستمان ضمن پذیرش نقدها گفت: «در کتاب، وقتی داستان آن دختری که خودکشی کرده بود را خواندم، دیدم چه‌قدر مشابه آن در جامعه‌ی ما زیاد است، به شکل‌های گوناگون: خودکشی، انزوا، اعترافات ناخواسته، نامریی شدن و… ؛ به خصوص در ادارات دولتی که فرد مجبور است هم‌رنگ جماعت شود و این خود گونه‌ای خودکشی است».

نوبت به شرکت‌کننده‌ی دیگرمان رسید که گفت کتاب را دوست داشته و او هم خوش‌حال است که نسخه‌ی صوتی داشته است. او ادامه داد: «کتاب به دلم نشست. همه‌اش را نشنيدم، اما در آن مقداري كه شنيدم، مشابهت‌هايي ميان خودمان و آن‌ها پيدا مي‌كردم كه وجودم را آتش مي‌زند، شبيه وقتي كه سريال سرگذست نديمه را مي‌ديدم و حس مي‌كردم شباهت خيلي زيادي با جامعه‌ي خودمان دارد با اين‌كه در يك فضاي تخيلي رخ مي‌دهد. بخش مهم ديگر برايم قسمت مربوط به ماجراي ديوار برلين بود، آن‌جا كه نويسنده مي‌گويد نبايد اين نشانه‌ها حذف شوند، چون آدم‌هایی هنوز هستند که آن دردها را تجربه کرده‌اند و درست است که بحران گذشته، اما چه بر سر آن آدم‌ها آمده؟ آن‌ها و دردشان آیا باید فراموش شوند؟ آن‌ها چه‌طور دنیا را می‌بینند و تجربه کرده‌اند؟ نویسنده خیلی روان و روشن نوشته بود و مبحث ناپدید شدن در کتاب برایم خیلی تأثرانگیز و دردناک بود».

Tooktab34_100
Tooktab34_101
Tooktab34_102
Tooktab34_103

مخاطب دیگر توکتاب فقط به این نکته اشاره کرد که در کتاب 1984 هم از اصطلاح تبخیر شدن استفاده شده که مشابه همان ناپدید شدن است که در کتاب آمده. او نوبت را به شرکت‌کننده‌ی دیگر داد که حرفش را در سه بخش مطرح کرد: اول این‌که خواندن کتاب‌های مربوط به شوروی سابق یا دیگر کشورهای کمونیستی یا آلمان نازی برای ما یک‌جور تازه شدن داغ دل است و دلیل محبوبیت این آثار هم بین ما همین است، چون برایمان آشنا و محسوس است.

دوم این‌که صراحت کتاب جالب توجه است، به ویژه بخش‌های مربوط به مهاجرت از اروپای شرقی به امریکا و اشاراتی به جزییاتی مثل تعدد انواع پنیر، سوسیس و شوینده‌ها و حس مهاجران نسبت به آن فراوانی و وفور نعمتی که در امریکا می‌بینند.

سومین نکته هم این‌که نوع نگاه مردم کشورهای غیرکمونیستی به مردم کشورهای کمونیستی برای این‌ها چه‌قدر آزاردهنده است.

او در پایان گفت: «جدا از دردی که خواندن کتاب ایجاد می‌کند، آگاهیی که می‌دهد مهم است، این‌که هرچه به ما می‌دهند، نباید بپذیریم».

دوست دیگرمان گفت که او حدود پنجاه صفحه از کتاب را خوانده و به نظرش خیلی جالب بوده و حتی در مخیله‌اش نمی‌گنجیده که کتابی باشد که با این جزییات، به چنین مسایلی پرداخته باشد و کتاب را به دوستانش هم معرفی کرده است. او گفت: «برداشت من از کتاب این است که کمونیسم بیش‌تر یک موقعیت ذهنی است و مثالش برای من انقلاب و جنگ است که در آن‌ها ایدئولوژی باعث چنین وضعیت‌هایی می‌شود، اما در پایان، نتیجه‌ی عملی آن، کشته‌ها، جان‌بازان و دیگر آسیب‌دیدگانی‌اند که تا چندین نسل تحت تأثیر این فجایعند. در آن قسمت کتاب که به خودکشی زن جوان اشاره کرده بود، به انجیل خواندنش هم اشاره کرده بود و برداشت من این است که با خواندن آن به این نتیجه رسیده که آن طرف هم خبری نیست و در نتیجه خودش را کشته است». دوست ما گفت که از بخش‌هایی از کتاب، نکته‌های جالبی برداشت کرده؛ مثلاً این‌که حکومت‌های کمونیستی سکون و بردگی را تلقین می‌کنند و نیز توهم انتخاب را. جایی که نویسنده به پررنگ بودن سیاست در زندگی روزمره‌ی مردم آن کشورها اشاره می‌کند، برای خود او خیلی ملموس بوده، چون به خاطر موقعیت خانوادگی‌اش، از کلاس پنجم دبستان با سیاست درگیر بوده است.

مخاطب بعدی ما به یک سری از نکات جالب کتاب اشاره کرد؛ مثلاً این‌که نویسنده گفته بود که زن‌ها کم‌تر در سیاست دخالت می‌کنند و امروز دیگر این مسئله مصداق ندارد. دوم این‌که چه‌قدر تثبیت برخی افکار و عقاید در ذهن و به پرسش نکشیدن آن‌ها ممکن است هولناک باشد. او به خاطره‌ای از گذشته‌ی خود در این زمینه اشاره کرد و ادامه داد: «بخش دیگری که در کتاب برایم جالب بود، آن‌جا بود که نویسنده می‌گفت من و فرزندم، هیچ کدام عروسک نداشتیم؛ من به خاطر فقر حاصل از کمونیسم و او به خاطر جهان‌بینی کمونیستی».

مخاطب بعدی گفت که به نظرش مهم‌ترین تلنگر کتاب به مخاطب احتمالاً این است که در آن‌چه قطعی و یقینی می‌پندارد، بازاندیشی کند و همیشه در اندیشه و عملش احتمال خطا بدهد. تخطئه‌ی دیگران همیشه آسان است. برای ما امروز آسان است که از شر کمونیسم بگوییم، اما امروز خودمان چه میزان ممکن است برخطا باشیم و از آن آگاه نباشیم؟

در پایان جلسه، مجری از حاضران تشکر کرد و عکس یادگاری گرفتیم و طبق برنامه، در توکتاب آینده، قرار است کتاب ایران و ایتالیا را بخوانیم به اهتمام آنجلو میکله پیه‌مونتسه.

کتاب کمونیسم رفت؛ ما ماندیم و حتی خندیدیم- عکس گروهی

وعده‌ي ديدار ما، سه‌شنبه، 2 مرداد 1403، در خانه‌ي توكا.

به امید دیدار!

لینک دریافت کتاب الکترونیک

خرید کتاب از طاقچه
خرید کتاب از فیدیبو

سایر جلسات توکتاب

توکتاب شماره‌ی 42 –  داستان پادشاه و کنیزک از مثنوی معنوی

توکتاب شماره‌ی 42 – داستان پادشاه و کنیزک از مثنوی معنوی

18 دی 1403
نقد و بررسی داستان پادشاه و کنیزک از مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولانا)
بیشتر بخوانید
  • توکتاب شماره‌ی 41 –  من سندبادم تو مسافر

    توکتاب شماره‌ی 41 – من سندبادم تو مسافر

    18 دی 1403
  • توکتاب شماره‌ی 40 –  سر کلاس با کیارستمی

    توکتاب شماره‌ی 40 – سر کلاس با کیارستمی

    9 آذر 1403
  • توکتاب شماره‌ی 39 –  مفهوم ها و ابزارهای تفکر نقادانه

    توکتاب شماره‌ی 39 – مفهوم ها و ابزارهای تفکر نقادانه

    9 آبان 1403
  • توکتاب شماره‌ی 38 –  دوست بازیافته از فرد اولمن

    توکتاب شماره‌ی 38 – دوست بازیافته از فرد اولمن

    23 مهر 1403

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • زینب گفت:
    24 مرداد 1403 در 12:05

    من این کتاب و چند بار مرور کردم، واقعا پر از افسوسه، خیلی هم روان نوشته شده.

    پاسخ
    • توکا انوشه‌ی دستان پرداز گفت:
      25 مرداد 1403 در 09:36

      بله همینطور هست… کتاب کمونیسم رفت ماماندیم و حتی خندیدیم ارزش چندین بار مرور کردن را دارد.

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
دسته‌ها
  • اخبار
  • افسانه‌ها
  • تکنیک‌های قصه‌گویی
  • تکنیک‌های نویسندگی
  • توکاشناس
  • توکتاب
  • داستان‌های قرآنی
  • راهنمای انتخاب کتاب
  • ضرب‌المثل
  • قصه‌گویی
  • قصه‌های شاهنامه
  • قصه‌های صوتی
  • قصه‌های متنی
  • قصه‌های ویدیویی
  • مراکز قصه‌گویی
  • مرورنویسی
  • مقالات
  • مناسبتها
  • مهارت‌های زندگی
  • وبلاگ

کتاب‌خوانی             قصه‌گویی              مهارت‌های نوشتن   

  • مهارت‌های نوشتن
  • قصه‌گویی
  • کتاب‌خوانی
  • دوره‌های آفلاین
  • قصه‌های ویدیویی
  • قصه‌های صوتی
  • قصه‌های متنی
  • مراکز قصه‌گویی
  • راهنمای انتخاب کتاب
  • وبلاگ
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
تمام حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به موسسه‌ی توکا انوشه دستان پرداز است.
Youtube Whatsapp Instagram icon--white