خانهی لهستانیها
اگر مثل من، از داستانهای مربوط به سبک زندگی قدیمی خوشتان میآید، از رمان خانهی لهستانیها لذت میبرید. در این داستان، با سرگذشت ساکنان لهستانیِ خانهای بزرگ در تهران آشنا میشوید (سهراب، مادر، مادربزرگ، خالهپری و همسایههایی که هرکدام یک اتاق در آن خانه دارند). در این خانه با سهراب همراه میشوید که مادر فداکارش میخواهد او را پسری مطیع و درسخوان بار بیاورد؛ خاله پریِ -به قولِ بقیه دیوانه-اش میخواهد او لاتی عدالتخواه مثل شوهرش، جلال، بشود و بانو، مادربزرگش مدام به او یادآوری میکند در عین کودکی، مردِ خانه و آن سه زن است.
وقتی ماجراهای خانه را میشنوید، غرق در فضای دلپذیرِ همسایگی و مهربانی، بیپولی و ناراحتیهای ساکنان خانه میشوید، طوریکه شاید در بعضی بخشها، مثل من، آرزو کنید پیش از عصر اینترنت و در عصر همسایهدوستی به دنیا میآمدید، نه زمانی که به زور، نام فامیل همسایهتان را به یاد میآورید! علیرغم نشانههایی که نویسنده در مورد آیندهی احتمالیِ چندتا از شخصیتها میدهد، خیلی دوست داشتم در پایان داستان، بیشتر در مورد آیندهی آنها بدانم. شاید زیادی به شخصیتها خو گرفته بودم!
صدای مرجان شیرمحمدی، نویسندهی داستان، به خوبی روی داستانش نشسته است، اما شاید بهتر بود یک مرد این داستان را روایت میکرد، زیرا راوی پسر بچه است. اول هر قسمت، پیش از شروع داستان و برای فضاسازی روایت، صداهایی مربوط به اتفاقات آن قسمت شنیده میشود. کاش این صداها در میانه و پایان بخشها هم پخش میشد تا فضای داستان بهتر در ذهن شکل بگیرد.
مرورنویس: لیلی قلیپور
لیسانس مدیریت از دانشگاه فردوسی مشهد و فوق لیسانس آموزش زبان انگلیسی از دانشگاه صنعتی شاهرود
مدرس زبان انگلیسی مقاطع مختلف
نویسندهی داستانهای کوتاه و بلند برای بزرگسال، کودک و نوجوان و عضو گروه نویسندگان چوب جادو
همکاری در پروژههای داستاننویسی وابسته به شهرداری و جهاد دانشگاهی
دارای مدرک داستاننویسی مقدماتی و داستاننویسی خلاق از انجمن ادبی سیمین و دارندهی مدرک داستان نویسی کودک و نوجوان از موسسهی نیتک
دیدگاهتان را بنویسید