اصول راهنمای درستنویسی در رسمالخط (رویکرد ادیب سلطانی)
اصول راهنمای درستنویسی در رسمالخط (رویکرد ادیب سلطانی)
یکی از ایرادهای اساسی بسیاری از کتابهای آموزش نگارش این است که قوانین و قواعد آن بدون هیچ پشتوانهی فکری و نظری و استدلال ارایه میشود. میرشمسالدین ادیبسلطانی از معدود نویسندگانی است که در کتابهایش مسایل نگارشی را عمیقتر و با بررسی پیشینهی موضوع، مبانی نظری و شرایط عملی مربوط به آن مطرح میکند. مخاطب کتابهای او میتواند علت و مبنای قواعد و قوانین نگارش را درک کند و بر اساس آن تصمیم بگیرد. درستنویسی در حوزهی رسمالخط، یکی از مباحث اساسی نگارش است. ادیبسلطانی در کتاب راهنمای آماده ساختن کتاب برای مؤلفان، مترجمان، ویراستاران، کتابداران، ناشران، چاپخانهها و دوستداران کتاب، اصول راهنمایی برای درستنویسی ارایه میکند که در حل بسیاری از ابهامات نگارش و هنگام تصمیمگیری دربارهی انتخاب بین کلمات، به نویسندگان کمک خواهد کرد.
راهنمای کاربردی برای انتخاب شیوهی صحیح نگارش و ویرایش در زبان فارسی
رسمالخط یا شیوهی خط یکی از مسایل مهم نگارش و ویرایش است. موضوع این دانش آن است که کاربران زبان در حوزهی نوشتار تشخیص بدهند که کلمات را به چه صورت باید بنویسند و صورتهای نوشتاریِ پذیرفتهی کلمات و عبارات کدامند. حد و مرز کلمات، حروفی که برای نشان دادن واجها (کوچکترین واحد آوایی) به کار میروند و انواع آنها، سرهم یا جدانویسی، املاهای گوناگون، نشانهگذاری و شیوهی نوشتن کلمات قرضیِ زبانهای دیگر (وامواژهها) در زبان مورد نظر، همگی موضوعات مطرح در این حوزه را تشکیل میدهند.
احتمالاً شما هم متوجه تنوع شیوههای نوشتاری در کتابهای مختلف، رسانهها و فضای مجازی شدهاید. برای شما هم احتمالاً سؤال پیش آمده که بالاخره «زندگی» درست است یا «زندهگی»، «مثلاً» درست است یا «مثلن»، «کداماند» یا «کدامند»، «دانشمند» یا «دانشمند» و… . در منابع گوناگون، آرای متفاوتی دربارهی شکل صحیح نوشتاریِ این کلمات و عبارات ذکر شده و غالباً استدلال و برهانی هم برای آن نیاوردهاند. نتیجهی این وضعیت سردرگمی عموم مردم و حتی متخصصان است و گاهی حتی اختلال در فرآیند خواندن. اگر مبنا و اصولی برای تصمیمگیری و تشخیص در این زمینه داشته باشیم، میتوانیم در میان انواع شیوههای خط مطرح، بهترین را انتخاب کنیم. در کتاب راهنمای آماده ساختن کتاب…، 9 اصل راهنما برای درستنویسی در شیوهی خط فارسی مطرح شده است. در ادامهی مقاله، این اصول را مطرح میکنم.
9 اصل راهنما برای درستنویسی در شیوهی خط فارسی
اصل صفر:
اصل صفر- رعایت موازین دستوری زبان فارسی: شکلهای نوشتاری کلمات باید طوری باشند که اصول دستور زبان (صرف و نحو) در آن رعایت شود.
اصل یک:
اصل 1- اصل رعایت حد و استقلال کلمه: کلماتی که از نظر معنایی و دستوری مستقلند، باید با حروف متصل به هم و جدا از سایر کلمات نوشته شوند. مسئلهای که باید به آن توجه کرد، این است که در زمان تألیف راهنمای آماده ساختن کتاب…، هنوز شیوهی تایپ جدید جا نیفتاده بوده است و نیمفاصله به کار نمیرفته است. با ایجاد امکان استفاده از نیمفاصله برای نشان دادن کلمات مرکبی که از دو بخش تشکیل شدهاند، این اصل ابعاد جدیدی پیدا میکند و این بخش از راهنمای اصول درستنویسی نیاز به بازنگری جدی دارد. در ویراستهای جدیدتر این کتاب، ادیبسلطانی خود به این ضرورت اشاره کرده است.
اصل دو:
اصل 2- اصل همخوانیِ نوشتار و گفتار: شکل نوشتاریِ کلمات باید حتیالامکان و در صورتی که تداخلی با مباحث ریشهشناختی آن کلمه نداشته باشد، همخوان با شکل گفتاری آن باشد.
اصل سه
اصل 3- اصل تابعیتِ وامواژههای رایج در فارسی (عربی یا غیر آن) در برابر دستور زبان، آواشناسی و خط فارسی: شکل نوشتاریِ کلماتی که از زبانهای دیگر وارد زبان فارسی میشوند، باید از اصول دستور زبان، آواشناسی و خط فارسی تبعیت کنند. ترکیب آنها با کلمات دیگر، اشتقاق آنها، حروفی که در برابر واجهای کلمات قرار میگیرند، همگی باید منطبق با زبان فارسی باشند.
اصل چهار:
اصل 4- اصل آسانیِ نوشتن و خواندن و خوشنماییِ کلمه در دستنویس یا نوشتهی چاپی: گاهی کلمات در هنگام نوشته شدن به صورتی درمیآیند که خواندن آنها دشوار میشود (مثلاً دندانههای زیادی پشت سر هم قرار میگیرند یا کلمه با کلمات دیگر خلط میشود). گاهی کلمات بدنما میشوند و گاهی نوشتن آنها سخت میشود. هنگام تصمیمگیری دربارهی شکل نوشتاریِ درستِ کلمات باید به این ایرادها هم توجه کرد و مانع رخ دادن آنها شد.
اصل پنج:
اصل 5- اصل انتخاب درستترین شکل نوشتاری از نظر ریشهشناختی: کلمات تاریخچه دارند و در طول زمانهای دراز، تغییراتی کردهاند. شکل نوشتاری کلمات باید طوری باشد که پیوند کلمات را به ریشهشان نشان دهد. برای مثال، کلمهی «خواهر» در گفتار، «خاهر» تلفظ میشود، اما از نظر ریشهشناختی، «وا» نشانگر مصوتی است قدیمی که در فارسی امروز، از بین رفته است. هنگام تصمیم گرفتن دربارهی شکل نوشتاری این کلمه باید به این موضوع هم توجه کرد.
گاهی ممکن است این اصل با اصل همخوانیِ شکل نوشتاری با شکل گفتاری کلمات یا سایر اصول درستنویسی در تضاد قرار بگیرد. باید بر اساس اهمیت موردیِ هریک از این اصول، یکی از آنها را انتخاب کرد.
اصل شش:
اصل 6- اصل انتخاب آشناترین شکل: وقتی یک شکل نوشتاری خاص برای کلمهای جا میافتد و رواج پیدا میکند، تغییر آن ممکن است باعث تشتت و دشوارخوانی نوشتار شود. در صورتی که اصول دیگر بر این اصل ارجحیت نداشته باشند، حتیالامکان باید شکل نوشتاری رایج را حفظ کرد؛ مگر اینکه مشکلی جدی در خواندن متن ایجاد کند.
اصل هفت:
اصل 7- اصل پرهیز از التباس: گاهی در صورت پیوستهنویسی یا جدانویسی یک کلمه، احتمال اشتباه گرفتن آن با کلمهای دیگر پیش میآید. در این موارد، بهتر است برای کلماتی که احتمال خلط شدنشان با هم هست، دو شکل نوشتاری در نظر گرفت، مثلاً این نمونه را ببینید:
این هواپیما بال گرد دارد. (بالِ گرد: بالی که شکل آن دایرهوار است) و
بال گرد از زمین بلند شد. (بالگَرد: هلیکوپتر).
اگر شکل نوشتاری «بال گرد» را برای هردو مورد به کار ببریم، احتمال بدخوانی و خلط کلمات با هم پیش میآید.
اصل هشت:
اصل 8- انعطافپذیری در عمل و به هنگام کاربرد اصول بالا: در کاربرد تمام اصول فوق باید توجه داشت که هیچ کدام را نباید وحی منزل بپنداریم و بهضرورت و در سازگاری با سایر اصول یا موقعیتهای خاص، ممکن است نیاز به تعدیل یا نادیده گرفتن آنها باشد.
مجموع این 9 اصل در کنار هم، راهنمای مناسبی برای نویسندگان (حرفهای یا غیرحرفهای) و صاحبنظران حوزهی نوشتار خواهد بود. برخی استدلالها و مباحثی که در توضیح و تکمیل این اصول 9گانه آمده است، امروز نیاز به بازنگری دارند و دیدگاهها، بینشها و گاه مسایل جدیدی در این حوزه پدید آمدهاند که توجه پژوهشگران و متخصصان را میطلبند.
منابع
- ادیبسلطانی، میرشمسالدین. (1374). راهنمای آماده ساختن کتاب برای مؤلفان، مترجمان، ویراستاران، کتابداران، ناشران، چاپخانهها و دوستداران کتاب. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. ویراست دوم، چاپ نخست.
- ستایش، حسن. (1393). «اصول رسمالخط کلمات مرکب فارسی». فصلنامهی بهار ادب. سال هفتم، ش. 3. پیاپی 25. صص359-378.
دیدگاهتان را بنویسید