توکتاب شمارهی 33 – 101 نکته که از مدرسهی معماری آموختم
شناسنامهی اثر
نویسنده:
مترجم:
نسیم نجیمی
ناشر:
کتاب سی و سومین دورهمی توکتاب دربارهی معماری بود: 101 نکته که از مدرسهی معماری آموختم، کتابی به ظاهر دربارهی معماری، اما حاوی نکاتی ارزنده و قابل استفاده در زندگی روزمره. آنها که کتاب را اولین بار خوانده بودند، گفتند در اولین صفحات حسابی جا خوردهاند. گمان میکردهاند این کتاب به طور تخصصی به معماری پرداخته و احتمالاً چیزی از آن نخواهند آموخت، اما هرچه جلوتر رفتهاند با نکاتی روبهرو شدهاند که اگرچه دربارهی معماری بوده است، اما دانش عمومی و آگاهیهاي کلیي راجع به این هنر ارايه كرده که به کار هر انسانی میآید.
یکی از شركتكنندگان این نکات را به تفصیل در دفتر یادداشتش نوشته بود و میگفت اینها مواردی بودهاند که میتوان از آنها به صورت نکات راهبردی در زندگی استفاده کرد؛ مثلاً یکی از حکمتهایی که ایشان از کتاب استخراج کرده بود، این بود: در هر کار و رفتار باید قبل از شروع، هدفی را که اولاً امکان تحقق داشته باشد؛ ثانیاً در دسترس باشد و ثالثاً آوردهی آن بیش از هزینهاش باشد، دقیقاً مشخص کرد و همهی کارها و رفتارها باید در جهت نزدیک شدن به آن هدف و رسیدن به آن باشد. یکی از مخاطبان این نکته را به جملهای از گاندی مربوط کرد: «زندگی من یک واحد تجزیهناپذیر است. همهی فعالیتهای من به یکدیگر وابستهاند و همهی آنها از عشق پایانناپذیر من به بشریت سرچشمه میگیرند».
سادگی متن کتاب از دیگر نکاتی بود که اغلب مخاطبان به آن توجه کرده بودند؛ با این حال، اشکال عمدهی کتاب ترجمهاش بود. برای بسیاری از واژهها و اصطلاحات، معادلهای فارسی مناسبی انتخاب نشده بود و خیلی جاها باید در پاورقی توضیحاتی میآمده که متأسفانه نیامده. نکتهی جالب توجه دیگر در کتاب، نقل جملاتی از بزرگترین معماران جهان بود. کتاب تصاویری هم داشت که مجری جلسه، خانم مهندس نصراللهحسینی، دربارهی آنها توضیحاتی دادند.
یکی از موضوعاتی که در ادامهی گفتوگوها مطرح شد، این بود که معمار برای طراحی هر فضا باید کاملاً موضوع و کاربرد آن ساختمان را بشناسد تا بتواند فضای درستی طراحی کند. این نکته در کتاب به این صورت آمده بود که معمار باید همهچیزدان باشد. او باید مردمشناسی، تاریخ، ادبیات، هنر و سایر علوم را به طور کلی بشناسد.
در ادامه، شرکتکنندگان به ساختمانهای شهر مشهد و هویت شهری آن اشاره کردند. یکی از حاضران در این زمینه مفصلتر صحبت کرد و تصاويری از ساخمانهای شهر مشهد را هم به منزلهی نمونههاي موفق يا ناموفق طراحي ارايه كرد. برخی از این ساختمانها را معمارانی کاربلد و آگاه از مفهوم و كاربري ساختمان طراحی كرده بودند و در مقابل، برخي دیگر را معمارانی طراحی کرده بودند که چنين آگاهيهايي نداشتهاند و فقط تقليد ضعيفي از ساختمانهای خارجي، بدون در نظر گرفتن ربط و موضوعيت آن خلق كرده بودند.
اغلب شركتكنندگان معتقد بودند که خواندن کتابهایی که در یک حوزهي تخصصی، دانش و اطلاعات مناسب عموم ارايه میكنند، خیلی مفید و کاربردی است. پس از مطالعهي اين كتاب و گفتوگو با هم، حالا هر کدام ما چیزهایی راجع به معماری میدانیم که ممكن است در زندگی به دردمان بخورد. اکنون میدانیم که نباید به هویت شهری و طراحي ساختمانهايمان بیاعتنا باشیم و خوب حس كردهايم كه طراحی یک کوچه، خیابان، پارک، یا هر فضاي دیگری چهطور به مسايل گستردهي فرهنگي و تاریخ هر شهر گره خورده است.
در پایان جلسه، به رسم توكتاب، با هم عکس یادگاری گرفتیم و توكتاب جذاب ديگري در كنار همراهان توكا به پايان رسيد. كتاب توكتاب 34 بنا به برنامهي معين شده، اين خواهد بود: كمونيسم رفت؛ ما مانديم و حتي خنديديم نوشتهي اسلاونكا دراكوليچ با ترجمهي رويا رضواني.
وعدهي ديدار ما، سهشنبه، 19 تير 1403، در خانهي توكا.
به امید دیدار!
لینک دریافت کتاب الکترونیک
سایر جلسات توکتاب
توکتاب شمارهی 40 – سر کلاس با کیارستمی
-
توکتاب شمارهی 38 – دوست بازیافته از فرد اولمن
23 مهر 1403 -
توکتاب شمارهی 36 – مادر و پنجاه سال زندگی در ایران
21 مرداد 1403
دیدگاهتان را بنویسید